اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پناه جان

نویسه گردانی: PNAH JAN
پناه جان . [ پ َ هَِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تقیه باشد. (حاشیه ٔ مثنوی چ علاءالدوله ) :
گفت ترسایان پناه جان کنند
دین خود رااز ملک پنهان کنند.

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
جان پناه . [ جام ْ پ َ ] (اِ مرکب ) پناه جان . محافظ جان . آنچه جان را نگاهدارد : گفت هین اکنون چه میخواهی بخواه گفت فرما باد را ای جان پناه ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.