گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پیرس نویسه گردانی: PYRS پیرس . [ رِ ] (اِخ ) ۞ بندر معروف آتن بود که در آن چهارصد کشتی توقف میتوانست کرد. امروز پیرس بشهر جدیدی مبدل شده و دارای 21000 تن سکنه است . (ترجمه ٔ تمدن قدیم فوستل دو کولانژ ص 468). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه واژه معنی پیرس کاف پیرس کاف . [ رُ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ دستگاهی که بوسیله ٔ نیروی بخار حرکت کند. نام اولی کشتی بخار. پی رس پی رس . [ پ َ / پ ِ رَ ] (نف مرکب ) آنکه از عقب و از پی رسد. آنکه از دنبال درآید و ملحق گردد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود