اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیش خانه

نویسه گردانی: PYŠ ḴANH
پیش خانه . [ پیش ْ / ش ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) (باضافت و بی اضافت ) مقابل پس خانه . رحبه . وصید. روق . (منتهی الارب ). مقدم البیت .(اقرب الموارد). رواق [ رُ / رَ ] . (منتهی الارب ). صدر بیت . رواق که پیشگاه خانه باشد. (برهان ). || ایوانی که در مرتبه ٔ دوم باشد. (برهان ). || مقابل پس خانه ، بار و چادر و اسباب سفر سلاطین که از پیش برند. (انجمن آرا). آنچه پیش از کاروان برند چون چادر و دیگخانه و جز آن که چون بمنزل رسند جای و طعام آماده باشد. آنچه از بنه ٔ شاهی یا بزرگی که قبل از ورود او بمنزلی بدان منزل فرستند. آنچه حکام و سلاطین از پیش فرستند در منازل از اسباب و ادوات . اسباب و آلات سفر شاه یا امیری که از پیش فرستند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
خر در پیش خانه ٔ خود بستن . [ خ َ دَ ش ِ ن َ / ن ِ ی ِ خَودْ / خُدْ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از بی غم و فارغ البال بودن . عرض دادن جاه و شأ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.