اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پی شمردن

نویسه گردانی: PY ŠMRDN
پی شمردن . [ پ َ / پ ِش ُ ش ِ م ُ دَ ] (مص مرکب ) پی شمردن کسی را؛ مراقبت اعمال او کردن . حساب عمل و کار او داشتن :
بدادو دهش دل توانگر کنید
از آزادگی برسر افسر کنید
که فرجام هم روزمان بگذرد
زمانه پی ما همی بشمرد.

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
پیش مردن . [ م ُ دَ ] (مص مرکب ) فدا شدن کسی را. قربان او گردیدن . برخی ِ او گشتن . برخی ِ جان او شدن : نه هر کس پیش میری ، بیش میردبدین سخ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.