پیوند
نویسه گردانی:
PYWND
پیوند. [ پ َ / پ ِ وَ ] (اِ) عمل فرو بردن پوست درختی در درخت دیگر یا وصل کردن شاخه و یا جزئی از شاخه ٔ درختی بدرخت دیگر تا درخت دوم بار دهد یا بار نیکوتر دهد و یا باری چون بار درخت نخستین دهد. وآن را انواع و اقسام است چون : پیوند اسکنه . پیوند بدنی . پیوند برشی . پیوند تاجی . پیوند چسب . پیوند شاخه ای . پیوند شکافی .پیوند شکمی . پیوند غلافی ، پیوند قرابتی ، پیوند کناری ، پیوند لوله ای . پیوند لوله ای شکاف دار. پیوند مجاورتی . پیوند وصله ای . پایه پیوند و شاخه پیوند. || گرهی که میان قطعات نی یا قلم است ؛ قصیبة، قصابة؛ میان دو پیوندنی . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۵۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۸ ثانیه
پیوند جستن . [ پ َ / پ ِ وَ ج ُ ت َ ] (مص مرکب ) وصل جستن . اتصال خواستن . || پیوستگی خواستن : آن بیت که استاد عجم گفت بدان وزن زنهار بدی...
پیوند بالا. [ وَ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان نهارجانات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. واقع در 64 هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. جلگه . معتدل . دارای 42...
پیوند بدنی . [ پ َ / پ ِ وَ دِ ب َ دَ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) نوعی پیوند و آن بیشتر در مرکبات و مو بکار رود و چنان باشد که قسمتی از پوست شاخه...
پیوند برشی . [ پ َ / پ ِ وَ دِ ب ُ رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی پیوند در درختان و گیاهان . رجوع به پیوند و تصویر آن شود.
نکته پیوند. [ ن ُ ت َ / ت ِ پ َی ْ / پ ِی ْ وَ ] (نف مرکب ) ظریف و زیرک . (ناظم الاطباء). که در سخن نکته و لطیفه به کار برد : ندیم خاص شاپور...
راست پیوند. [ پ َ / پ ِ وَ ] (ص مرکب ) که پیوند راست دارد. که پیوند دور از کژی دارد. که پیوند و اتحاد با صداقت همراه دارد. || (اِ مرکب ) پیو...
شاخ پیوند. [ خ ِ پَی / پِی وَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نهال پیوند و برگ پیوند. (آنندراج ) : ز بس بیگانه ام از آشنایان غریبم در وطن چون شا...
نسبت دادن، منسوب کردن، بستن به
پیوند پائین . [ وَ دِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان نهارجانات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. واقع در 46 هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. جلگه . معتد...
پیوند شکافی . [ پ َ / پ ِ وَ دِ ش ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ۞ نوعی پیوند در درختان و گیاهان وآن دو گونه است : ساده و مرکب . رجوع به پیوند...