پیوند
نویسه گردانی:
PYWND
پیوند. [ پ َ / پ ِ وَ ] (اِ) عمل فرو بردن پوست درختی در درخت دیگر یا وصل کردن شاخه و یا جزئی از شاخه ٔ درختی بدرخت دیگر تا درخت دوم بار دهد یا بار نیکوتر دهد و یا باری چون بار درخت نخستین دهد. وآن را انواع و اقسام است چون : پیوند اسکنه . پیوند بدنی . پیوند برشی . پیوند تاجی . پیوند چسب . پیوند شاخه ای . پیوند شکافی .پیوند شکمی . پیوند غلافی ، پیوند قرابتی ، پیوند کناری ، پیوند لوله ای . پیوند لوله ای شکاف دار. پیوند مجاورتی . پیوند وصله ای . پایه پیوند و شاخه پیوند. || گرهی که میان قطعات نی یا قلم است ؛ قصیبة، قصابة؛ میان دو پیوندنی . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۵۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
نقش پیوند. [ ن َ پ َی ْ / پ ِی ْ وَ ] (نف مرکب ) نقش پرداز. نقاش . مصور. (ناظم الاطباء).
پاک پیوند. [ پ َ / پ ِ وَ ] (ص مرکب ) پاک اصل . پاک نژاد : بدختر چنین گفت پس شهریارکه ای پاک پیوند به روزگار.فردوسی .
پیوند زدن . [ پ َ / پ ِ وَ زَ دَ ] (مص مرکب ) ۞ پیوند کردن . برداشتن جوانه یا ساقه ای از یک گیاه یا درخت و قرار دادن آن بر روی گیاه یا در...
سخن پیوند. [ س ُ خَم ْ پ َی ْ / پ ِی ْ وَ ] (نف مرکب ) شاعر را گویند : بس کن ای جادوی سخن پیوندسخن رفته چند گویی چند.نظامی .
سست پیوند. [ س ُ پ َی ْ / پ ِی ْ وَ ] (ص مرکب ) بدعهد. سست پیمان . که در دوستی ثابت نباشد : شکست عهد محبت نگار دلبندم برید مهر و وفا یار سست پیو...
چسپ پیوند. [ چ َ پ ِ پ َ / پ ِ وَ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چسپی که اطراف جای پیوند شده را بدان استوار کنند تا هوا پیوند را نخشکاند.
پیوند شکمی . [ پ َ / پ ِ وَ دِ ش ِ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ۞ نوعی پیوند در درختان و گیاهان و آن خاص درختانیست که از کاشتن دانه بعمل ...
پیوند کردن . [ پ َ / پ ِ وَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ۞ پیوند زدن .برای بهتر کردن یا عوض کردن ثمر یا گل درختی ؛ بطریقه ٔ معمول قسمتی از درخت دیگر...
پیوند تاجی . [ پ َ / پ ِ وَ دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی پیوند در درختان و گیاهان . رجوع به پیوند شود.
پیوند جانی . [ پ َ / پ ِ وَ دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پیوند روحانی . (آنندراج ).