پی یر
نویسه گردانی:
PY YR
پی یر. [ یِرْ ] (اِخ ) نام ساکنین ناحیتی در تراکیه در طرف چپ کوه پان ژه ، به عهد خشایارشا. (ایران باستان ج 1 ص 749).
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
شی پییر. (ا مرکب)، (زبان مازنی)، پدر شوهر.
زن پییر. (ا مرکب)، (زبان مازنی)، پدرزن.
وچه پییر. ("و" با آوای زبر)، (ا مرکب)، (زبان مازنی)، شوهرم.
پیر لوتی (به فرانسوی: Pierre Loti ) (۱۹۲۳-۱۸۵۰ میلادی) نویسنده و جهانگرد فرانسوی است که در ایران بیشتر به خاطر کتاب به سوی اصفهان مشهور است.
لوتی...
شارل پیر آنری ریو (به فرانسه: Charles Pierre Henri Rieu)(زادهٔ ۸ ژوئن ۱۸۲۰ - مرگ ۱۹ مارس ۱۹۰۲) خاورشناس سوئیسی . زندگینامه وی در ژنو زادهٔ شد. در دانش...
گت پییر.( "گ" با آوای زبر، "ر" با آوای زیر)، (ا مرکب)، (زبان مازنی)، پدر بزرگ.