تاج الدین
نویسه گردانی:
TAJ ʼLDYN
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) علیشاه بن تکش خوارزمشاه . عطاملک جوینی آرد:... فی الجمله سلطان بعد از استخلاص آن قلعه [ الموت ] و تسکین نایره ٔ فتنه در عراق پسر خود تاج الدین علیشاه را ممکن کرد و اقامت او در اصفهان تعیین و خود بر عزیمت انصراف عنان بر صوب خوارزم تافت و در دهم جمادی الاخرة سنه ٔ ست و تسعین و خمسمائه در خوارزم رفت و چون ملاحده مناقشت و مخاصمت سلطان از سعی نظام الملک که وزیر مملکت بود می دیدند هم در هفته ... ملاعین یکی بر پشت وزیر زخمی زد و... (تاریخ جهانگشای جوینی ج 2 ص 45). خواندمیر در حبیب السیر آرد:... و چون تکش خان از دغدغه ٔ میاجق فراغت یافت قلاع ملاحده را پیش نهاد. و تکش خان ولایت عراق را به پسر خود تاج الدین علیشاه تفویض فرموده ... (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 640).
واژه های همانند
۲۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۳ ثانیه
ابراهیم تاج الدین . [ اِ جُدْ دی ] (اِخ ) از علمای قرن دهم هجری . در اسلامبول و غیر آن بتدریس می پرداخته . شرحی برکتاب مراح در صرف نوشته ...