اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تافته دل

نویسه گردانی: TAFTH DL
تافته دل . [ ت َ / ت ِ دِ ] (ص مرکب ) آزرده دل . غمگین . نگران . برافروخته بسبب قهر و غضب :
دوش باری چه سخن گفتم با تو صنما
که چنان تنگدل و تافته دل گشتی از آن .

فرخی .


بشد تافته دل یل رزمجوی
سوی ره زنان رزم را داد روی .

اسدی .


رجوع به تافته شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
دل تافته . [ دِت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) دلسوخته . داغدل . || دل برداشته . دل نگران : چون پیغمبر صلی اﷲ علیه و سلم به خانه اندر دلتنگ شدی ب...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.