اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تثبیت

نویسه گردانی: TṮBYT
تثبیت . [ ت َ ](ع مص ) بر جای بداشتن . (تاج المصادر بیهقی ). بر جای داشتن . (ترجمان عادل بن علی ) (مجمل اللغة). ثابت گردانیدن و برجای داشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برقرار داشتن و ثابت گردیدن . (آنندراج ). چیزی را ثابت قرار دادن . (از قطر المحیط) : عهدنامه نبشتم بدین تثبیت و قاعده . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 132). || نیک شناختن چیزی را. (از قطر المحیط).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: آراز ārāz (خراسانی)***فانکو آدینات 09163657861
تثبیط. [ ت َ ] (ع مص ) درنگی کردن . (ترجمان عادل بن علی ). بازداشتن کسی را از کاری و بر تأخیر و درنگ داشتن او را. (منتهی الارب ) (ناظم الا...
تسبیط. [ ت َ ] (ع مص ) باطل کردن ناقه آبستنی خود را و بچه افکندن میش . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بچه ٔ ناتمام افکندن ناقه ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.