تجنیس ناقص . [ ت َ س ِ ق ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آنست که کلمات متجانس در حروف متفق باشند و در حرکات مختلف ، چنانکه قطران گفته است :
پیاده شود دشمن از اسب دولت
چو باشی بر اسب سعادت سَوار
بر اسب سعادت سواری وداری
بدست اندرون از سعادت سِوار.
(المعجم ص 253).
این همچو تجنیس تام در اتفاق حروف ولکن بحرکت مختلف باشند. مثالش : جبةالبرد جنةالبرد، و غرض لفظ بُرْد و بَرْد است که حرکت یکی ضم است و یکی فتح و ناقص از این جهت خوانند و اگر بحرکت متفق بودندی چنانکه بحروف اند خود تجنیس تام بودی و در سخن نبوی است : اللهم حسنت خَلقی فحسن خُلقی . و معاذ جبل گوید: الدین یهدم الدین . و یکی از فصحا گوید: الجود محتکر بِرّ لامحتکر بُرّ. و ثعالبی گوید: الصدیق الصدوق اول العقدو واسطةالعقد و در عربیت بسیار است . پارسی : ای بلا گُزیده و پشت دست گَزیده . دیگر: راه کَشنده و گرمای کُشنده . شعر تازی من گویم :
لِمولانا کمال الدین مجد
اَشم و منصب ٌ عال و عِزّه
یُحب ُ جواره ُ زُهَرُالمعالی
کحب ِ کثیر اطلال َ عَزّه .
(حدایق السحر وطواط صص 6 - 8).
جرجانی این تجنیس را تجنیس بالتحریف خوانده . رجوع به تجنیس التحریف شود. || صاحب آنندراج برای اصطلاح «تجنیس ناقص » معنی دیگری نیز آورده و آنرا برابر تجنیس زاید قرار داده است . رجوع به تجنیس زاید بتعریف آنندراج شود.