گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ترخان نویسه گردانی: TRḴAN ترخان . [ ت َ ] (اِخ ) لقب معلم ثانی ابونصر فارابی . (انجمن آرا) (آنندراج ). لقب ابونصر فارابی . (فرهنگ رشیدی ) (غیاث اللغات ). نام پدر حکیم بزرگوار ابونصر فارابی . (ناظم الاطباء). نام ابونصر فاریابی . ۞ (برهان ) (فرهنگ جهانگیری ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه واژه معنی طرخان طرخان . [ طَ ] (اِخ ) لقب حمیدبن ابی حمید طویل است . (منتهی الارب ). طرخان طرخان . [ طَ ] (اِخ ) نام قهرمانی تورانی در شاهنامه . (فهرست ولف ) : سرافراز طرخان بیامد دوان بدین روی دژ با یکی ترجمان . فردوسی .به طرخان چ... طرخان طرخان . [ طَ ] (اِخ ) والد سلیمان تیمی است . (منتهی الارب ). رجوع به ابوالمعتمر سلیمان شود. طرخان طرخان . [ طَ ] (اِخ )نام پدر فیلسوف بزرگ ابومحمدبن طرخان فارابی است . طرخان طرخان . [ طَ ] (اِخ ) نام پدر محمد حافظ بیکندی است . طرخان طرخان . [ طَ ] (اِخ ) نام پدر ابوالینبغی عباس از قدیمترین شاعران ایران که در قرن دوم میزیسته است . رجوع به ابوالینبغی در احوال و اشعار ر... طرخان طرخان . [ طَ ] (اِخ ) نیزک طرخان پادشاه بادغیس بوده و در حدود 87 هَ . ق . که قتیبه با پادشاه شومان صلح کرد نیزک طرخان بعضی اسرا از تازیان... ابن طرخان ابن طرخان . [ اِ ن ُ طَ ] (اِخ ) ابوالحسن علی بن حسن . از استادان غناء و موسیقی ، و او را از ادب نیز بضاعتی بوده است و از اوست : کتاب النوادر ... چاله طرخان چاله طرخان، روستایی از توابع بخش قلعه نو شهرستان ری در استان تهران, ایران است. جمعیت این روستا در دهستان قلعه نو قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ... ابراهیم بن احمد طرخان ابراهیم بن احمد طرخان . [ اِ م ِ ن ِ اَ م َ دِ طَ ] (اِخ ) کتابی خطی در سیصد صفحه از او در اروپا موجود است به نام کتاب السمات فی اسماء النبا... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود