گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ترک نویسه گردانی: TRK ترک . [ ت َ رَ ] ۞ (ع مص )در نکاح آوردن زن تریکه را. (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه واژه معنی ترک ترک . [ ت َ ] (اِخ ) نام یکی از بخشهای سه گانه ٔ شهرستان میانه است که در شمال خاوری شهرستان مزبور قرار دارد. این بخش از شمال به شهرستان ... ترک ترک . [ ت َ ] (اِخ ) نام قصبه ای است از مضافات آذربایجان . (برهان ) (فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج )(ناظم الاط... ترک ترک . [ ت َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان خان اندبیل است که در بخش مرکزی شهرستان هروآباد و در 6 هزار و 500 گزی جنوب باختری هروآباد و دو هزارگزی ... ترک ترک . [ ت ُ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای پنجگانه ٔ شهرستان ملایر است که در شمال شهرستان ملایر قرار دارد و از شمال و شمال باختر به شهرستان همدا... ترک ترک . [ ت ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تکمران در بخش شیروان شهرستان قوچان که در 17 هزارگزی شمال باختری شیروان و بر سر راه مالرو عمومی ز... ترک ترک . [ت ُ ] (اِخ ) بگفته ٔ برخی از نسابان از فرزندان یافث بن نوح و جد اقوام تورانی است ، و ظاهراً دو مرد بنام مغول و تاتار که دو قوم نیز ب... ترک ترک . [ ت َ رَ ] (اِخ ) نام کوهی است میان ترکستان شوروی و ترکستان شرقی متعلق به چین . (از قاموس الاعلام ترکی ج 3). ترک (زبان کوچه و بازار) بهنام صدری چرا اینقدر زود شلوغش میکنی؟ ترک تَرک: tark این واژه عربی است و پارسی آن واژه ی اوستایی هَندیس است ترک tark: (دست برداشتن، رها کردن). همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: موکس muks (سنسکریت: muksa) ورج varj (سنسکریت) هندیس handis (اوستایی) اکت okat (سغ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۱۰ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود