تقرع
نویسه گردانی:
TQRʽ
تقرع . [ ت َ ق َرْ رُ ] (ع مص ) برگشتن از پهلو به پهلو. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). یقال : بت اتقرع ؛ ای اتقلب و لاانام . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
طغرا. [ طُ ] (ع اِ) طُغْری ̍. القابی باشد که بر سر فرمان پادشاهان مینویسند، و در قدیم خطی بوده است منحنی که بر سر احکام ملوک میکشیده اند....
طغرا. [ طُ ] (اِخ ) تخلص شاعری است از مشهد مقدس ، صاحب دیوان و مثنوی و منشآت که اکثر اشعارش در این کتاب به طریق استناد مذکور است . (آنندر...
طُغرا (یا طُغْری) نوعی از خوشنویسی پیچیدهاست که به وسیله آن لقبها و نام سلطان یا امیری را برسر فرمان او مینویشتند مانند «السلطان الاعظم الاعدل جلال...
فال طغرا. [ ل ِ طُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فالی است بدین ترتیب که اگر با نیت طلب خیر قرآن را بگشایند و بر ابتدای صفحه ٔ قرآن مجید «بسم ...