اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تناوب

نویسه گردانی: TNAWB
تناوب . [ ت َ وُ ] (ع مص ) بنوبت کردن . (زوزنی ). بنوبت کار کردن . (آنندراج ): تناوبوا علی الامر؛ تداولوه بینهم یفعله ُ هذا مرة و هذا مرة. (المصباح از اقرب الموارد). || قسمت نمودن آب را به سنگ ریزه ٔ قسمت : تناوبوا علی الماء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || بنوبت گرفتن : و هم یتناوبون النوبة فیما بینهم فی الماء و غیره ؛ یعنی ایشان به نوبت می گیرند آن را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (اِ) آیش بنوبت . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
تناوب کردن . [ ت َ وُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بنوبت آمدن . بنوبت روی آوردن : و از آن وقت باز دواعی ادبار تجاوب نمود و قوافل حرمان خذلان تناوب ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.