اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تنبی

نویسه گردانی: TNBY
تنبی . [ ت َ ن َب ْ بی ] (ع مص ) ادعای غیب گویی کردن . (ناظم الاطباء). رجوع به تنبؤ شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
تنبی . [ تَم ْ ] (اِخ ) دهی از دهستان قلعه تل است که در بخش جانگی گرمسیر شهرستان اهواز واقع است و200تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایر...
تکیه دادن به جایی به لهجه قدیمی مردم قم
خانقاه ابن تنبی . [ ن َ / ن ِ هَِ اِ ن ِ ت َ ن َب ْ بی ] (اِخ ) این خانقاه را امیر جمال الدین ابوالثناء عبدالقاهربن عیسی معروف به ابن التنبی...
طنبی . [ طَ ن َ / طِ ن َ ] (اِ) طنابی . ایوانی که توی ایوان کلان باشد. (آنندراج ). بادغر. (صحاح الفرس ). بادغرد. (صحاح الفرس ) : به نیم جو نخ...
طنبی . [ طُ ن ُ ] (ص نسبی )منسوب به طنب که موضعی است در راه مکه . (سمعانی ).
طنبی . [ طُ ن ُ ] (اِخ ) زینب بن ثعلبة عنبری تمیمی طنبی . ابن ابوحاتم گوید: زینب بصری است ولی نزیل طنب در طریق مکه بود، وی از پیامبر (ص ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
الناز اندرزی
۱۳۹۵/۰۹/۱۴
0
0

تنبی به تالار کشیده و دراز می گویند که دیوار آن پنجره ندارد. به شبستان مساجد هم تنبی گفته می شود.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.