تنزیب
نویسه گردانی:
TNZYB
تنزیب . [ ت َ ] (اِ) جامه ٔ کوچکی باشد که در زیر قبا پوشند و ترکان ارخالق گویند. (برهان ). ارخالق و جامه ای که در زیر قبا پوشند و بافته ٔ پنبه ای نازک و سفیدی شبیه به ململ که در بنگاله بافند و تنزیب می نامند. (ناظم الاطباء). بافته ایست ریسمانی که از آن پیراهن کنند و در برهان گوید... (انجمن آرا). جامه ٔ کوچکی که ترکان ارخالق گویند، کذا فی البرهان . و در هندوستان جامه ایست بسیار باریک که در بلاد مشرق بافند. (آنندراج ). در این زمان به پارچه ٔ پنبه ای گویند نازکتر از کرباس و متقال و ناشور. قسمی پارچه ٔ نخی باریک چشمه فراخ . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تنزیب. (تَ) (اِ.) 1 - پارچه نخی نازک و سفید که از آن پیراهن دوزند. 2 - پارچة سفید نخی و نازک که روی زخم می گذارند. فرهنگ فارسی معین.
تنضیب . [ ت َ ] (ع مص ) فروشدن آب به زمین . || کم شیر گردیدن ناقه و دیر دوشیده شدن آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب ...