تنقل
نویسه گردانی:
TNQL
تنقل . [ت َ ن َق ْ ق ُ ] (ع مص ) از جای به جای شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). بسیار برگشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بسیار نقل و تحویل گردیدن . (ناظم الاطباء). تحول از مکانی به مکانی دیگر، و قیل اکثر الانتقال . (ازاقرب الموارد). || چیزی را نُقل کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). چیزی را نُقل شراب گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). خوردن چیزی را پس از آشامیدن شراب . || (اِ) هر چیزی که بطور مزه گاه گاه خورند مانند آجیل و حلوا و جز آن و گاگا و لب چرا نیز گویند. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تنقل کردن . [ ت َ ن َق ْ ق ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بکار بردن میوه و شیرینی و امثال آن نه بطریق غذای عادی شب و روز. بصورت نُقل خوردن . (از ...