اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تهارط

نویسه گردانی: THARṬ
تهارط. [ ت َ رُ ] (ع مص ) یکدیگر را دشنام دادن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تشاتم . (اقرب الموارد). رجوع به تشاتم شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
طهارت . [ طَ رَ ] (از ع ، مص ) پاک گردیدن . یقال : طهر طهراً و طهارة. (منتهی الارب ). پاک شدن . (آنندراج ) (دهار). پاکی . (آنندراج ) : تقوای نفس ...
بی طهارت . [ طَ رَ ] (ص مرکب )ناپاک . که طهارت نگرفته باشد. رجوع به طهارت شود.
طهارت جای .[ طَ رَ ] (اِ مرکب ) مبرز. بربخ . مبال . کنیف . آبریز. مرحاض . آبخانه . بیت الخلاء. آبشتنگاه . متوضَّاء. کنایه از متوضی ، و پسین مستعمل ِ...
طهارت شکن . [ طَ رَ ش ِ ک َ ] (نف مرکب ) آنچه غسل و وضو و تیمم را باطل کند.
طهارت گاه . [ طَ رَ ] (اِ مرکب ) مبرز. و رجوع به طهارت جای شود : موسی را عادت بود که چون طهارت کردی از خلق دور شدی و آن سنت شدی چون ط...
طهارت خانه . [ طَ رَ ن َ/ ن ِ ] (اِ مرکب ) رجوع به طهارت جای و آبخانه شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
طهارت کردن . [ طَ رَ ک َ دَ ](مص مرکب ) پاک ساختن آدمی کالبد یا عضوی از اعضاء خویشتن را یا چیزهای دیگری را از پلیدیهای آشکارا و ظاهری : طَهو...
طهارت مائیه . [ طَ رَ ت ِ ئی ی َ / ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) دومین رکن کتاب طهارت در فقه است و عبارتست از وضوء و غسل . (از شرایع ص 4). و...
طهارت ترابیه . [ طَ رَ ت ِ ت ُ بی ی َ / ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رکن سوم ازکتاب طهارت است و آن را چهار مبحث است : 1 - در آنچه تیمم با ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.