تهمتن
نویسه گردانی:
THMTN
تهمتن . [ ت َ هََ ت َ ] (اِخ ) از القاب بهمن است . (از برهان ). لقب بهمن بن گشتاسب . (فرهنگ فارسی معین ). نام بهمن . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تهمتن . [ ت َ هََ ت َ ] (ص مرکب ) مردم قوی جثه و شجاع و بی نظیر را نیز گویند چه معنی ترکیبی این لغت بی همتاتن است ۞ ؛ یعنی تنی که عدیل ...
تهمتن . [ ت َ هََ ت َ ] (اِخ ) از القاب رستم زال است . (برهان ) (فرهنگ فارسی معین ). یکی از القاب رستم است زیرا که او عظیم الجثه و شجاع و ...
تهمتن . [ ت َ هََ ت َ ] (اِخ ) فلک نهم . (ناظم الاطباء). نام فلک نهم است که از همه ٔ افلاک بزرگتر است و بر همه احاطه دارد. و به این مناسب...
تهمتن کلا. [ ت َ هََ ت َ ک َ ] (اِخ ) دهی از بخش بندپی است که در شهرستان بابل واقع است و 240 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3...