تهی پائی . [ ت َ
/ ت ِ
/ ت ُ ] (حامص مرکب ) کنایه از برهنه پائی است . (آنندراج )
: پای سعیم شده از خار رهت پوشیده
چاره زین به نتوان کرد تهی پائی را.
کلیم (از آنندراج ).
آن راه نوردم که تهی پائی خود را
پیوسته نهان از نظر آبله دارم .
صائب (از آنندراج ).
رجوع به تهی و دیگر ترکیبهای آن شود.