تیبت
نویسه گردانی:
TYBT
تیبت . [ ب ِ ] (اِخ ) رجوع به تبت و قاموس الاعلام ترکی شود.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
تیبت . [ ت َ ب َ ] (ع مص ) دزی در ذیل قوامیس عرب آرد: ... بازکردن چیزی بسته با چاقو یا ابزاری دیگر با ایجاد حفره یا شکافی مخصوصاً در چیزی ...
طیبت . [ ب َ ] (ع اِمص ) مزاح . خوش طبعی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). خوش منشی . خوش مزگی . بازی . شوخی : طیبتی شاعرانه کردم من تا نبندی دل اند...
طیبط. [ ب َ ] (ع اِ) مرغی از درازپایان . ابوطیط. رجوع به «ابوطیط» شود.
طیبت آمیز. [ ب َ ] (ن مف مرکب ) سخنی آمیخته با شوخی . کلامی که آمیخته با مزاح و خوش منشی باشد : غالب گفتار سعدی طرب انگیز است و طیبت آمیز....