اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ثأی

نویسه گردانی: ṮAY
ثأی . [ ث َءْی ْ ] (اِخ ) نام محلی است و گاه بصورت تثنیه ثأیان گویند. (مراصد الاطلاع ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
تافتن سای . [ ت َ ] (نف مرکب ) صاحب آنندراج و انجمن آرا ذیل تافتن بمعنی پرتو آرند: بنابراین در کتب پارسیان قدیم لفظی که انطباع شبح مبصر ...
تریاک سای . [ ت َ / ت ِرْ ] (نف مرکب ) تریاک مال . (ناظم الاطباء). و رجوع به همین کلمه شود.
ثای گرچیش . [ گ َ ] (اِ) به فارسی هخامنشی نام یکی از سه ماه بهار. (ایران باستان ج 2 ص 1499).
انجمن سای . [ اَ ج ُ م َ ] (نف مرکب ) مصاحب و مقرب . (آنندراج ) : همه انجمن سای ۞ و انجم شناس بتدبیر هر شغل صاحب قیاس .نظامی .
گردون سای . [ گ َ ] (نف مرکب ) ساینده ٔ بر فلک . (ناظم الاطباء) : جلوه گاه طایر اقبال باشد هر کجاسایه اندازد همای چتر گردون سای تو.حافظ.
لخلخه سای . [ ل َ ل َ خ َ / خ ِ ] (نف مرکب ) عطرسای : ابر لخلخه سای شدن .
یلوچات سای . [ ی ُ ] (اِخ ) نام یکی از سه مشاور بزرگ و نامی چنگیزخان مغول . به سال 1190 م . / 586 هَ .ق . تولد یافته و در اصل از مردم چین ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
سعی کردن . [ س َع ْی ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کوشش کردن . جهد کردن : سعی کنم در شکست و هیچ چیز از آنچه از بیعت به آن تعلق گرفته است . (تار...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.