گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ثور نویسه گردانی: ṮWR ثور. [ ث َ] (اِخ ) ابن یزید. محدث است و از ابوعمر عبداﷲ بن عامر الیحصبی روایت کند. ۞ واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۹۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه واژه معنی ثور کلاته ثور کلاته . [ ث َ ت َ ] (اِخ ) از روستاهای استراباد. (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 127). شقیق بن ثور شقیق بن ثور.[ ش َ قی ق ِ ن ِ ث َ ] (اِخ ) یکی از سران سپاه حضرت علی علیه السلام . در جنگ صفین با اشعث بن قیس و دیگران همداستان شد و حضرت ... صور صور. (ع اِ) بوق . (مهذب الاسماء). شاخ حیوان که آنرا مینوازند. (غیاث اللغات ). شاخ که در آن دمند. (منتهی الارب ). نای . ناقور. قرن . شاخ . (م... صور صور. (اِخ ) شهریست بر ساحل بحر متوسط، دارای 7000 تن سکنه و از پایتخت های فینیقیان است . این شهر دو قسمت است : یکی جزیره و دیگر صوری که بر... صور صور. [ ص َ ] (ع مص ) بانگ کردن . || کژ کردن و میل دادن یا شکستن چیزی را. (منتهی الارب ). بچسبانیدن [ میل دادن ] . (ترجمان علامه ٔجرجانی ... صور صور. [ ص ُ وَ ] (ع اِ) ج ِ صورة (صورت ). (منتهی الارب ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل ) : باغ چون مجلس کسری شده پر حور و پری راغ چون ن... صور صور. [ ص َ وَ ] (ع مص ) کژ گردیدن . || بریدن و جدا کردن چیزی را. || روی آوردن بجهتی . || (اِ) صورة. || نوع . || صفت . (منتهی الارب ). صور صور. [ ص ِ وَ ] (ع اِ) ج ِ صورة. (منتهی الارب ). صور صور. (اِخ ) نام پادشاه کشمیر که بهمن دختر او را به زنی گرفت . (مجمل التواریخ و القصص چ بهار ص 53). صور صور. [ ص َوْ وَ ] (اِخ ) یاقوت نویسد: موضعی است و گمان دارم از اعمال مدینه است . (معجم البلدان ). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۱۰ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود