ثوع
نویسه گردانی:
ṮWʽ
ثوع . [ ث ُ وَ ] (ع اِ) درختی است کوهی ، بلند پیوسته سبز وساقش سطبر و خوشه های آن ببطم ماند و بکاری نیاید.
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
سواء. [ س َ ] (ع ص ، اِ) یکسان . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). برابر. (مهذب الاسماء). راستاراست . برابر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) : سوا...
سواء. [ س َ ] (ع مص ) اندوهگین کردن کسی را. || زشت گردیدن . (آنندراج ) (منتهی الارب ).
سوا کردن . [ س َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) جدا کردن . انتخاب کردن . (یادداشت بخط مؤلف ).
شاخ سوا. [ س ِ ] (اِخ ) کوه سرکوتل واقع در خط سرحدی مغرب ایران بین لادین و کوه مرغاب . (جغرافیای سیاسی ایران کیهان ص 41). و رجوع به جغر...
کروماتوگرافی. (به انگلیسی: Chromatography) یا سَوانِگاری[۱] روشی است در علم شیمی برای جداسازی اجزای یک مخلوط با عبور دادن فاز یمتحرک از روی فاز یساکن....