جان آور
نویسه گردانی:
JAN ʼAWR
جان آور. [ وَ ] (اِخ ) شمال سیاه کوه افغانستان .
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۵ ثانیه
جان آور. [ وَ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) جاندار. (ناظم الاطباء). جاناور. جانور. رجوع به جاناور شود. || مردم بی عقل و بی شعور. (ناظم الاطباء). || ...
جاناور. [ وَ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) جانور. (ناظم الاطباء). حیوان .زنده . پرندگان حی . جاندار. هرچه جان دارد از آدمی وغیر آن . (شرفنامه ٔ منیری )....