جانا
نویسه گردانی:
JANA
جانا. (اِخ )توفیق افندی . او راست : واقعةالسلطان عبدالعزیز. اصل این کتاب را احمد صائب بک ، درباره ٔ سلطان عبدالعزیز که از سلاطین آل عثمان است نوشته و این شخص آنرا بعربی ترجمه کرده است و در سال 1321 هَ .ق . در 272 صفحه در بیروت بچاپ رسانیده است . (از معجم المطبوعات ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
جانا. (منادا) مرکب از جان و «آ»ی ندا، بمعنی عزیزا. محبوبا. ای جان : این عشق نیست جانا جنگست و کارزار. فرخی .خواهم که بدانم من جانا توچه ...
جاناً. [ نَن ْ ] (ق ) کلمه ٔ فارسی است که مانند کلمات عربی به آخرش تنوین درآورده اند.(از مجله ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال اول شماره ٔ 3). ا...