گفتگو درباره واژه گزارش تخلف جان فروز نویسه گردانی: JAN FRWZ جان فروز. [ ف َ ] (اِخ ) نام سردار لشکری که تابع بهرام چوبین بود : یکی بد کجا نام او جان فروزکه تیره شبا برگزیدی ز روز.فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه واژه معنی جان فروز جان فروز. [ ف ُ ] (نف مرکب ) افروزنده ٔ جان . بنشاطآورنده ٔ روان . (ناظم الاطباء). جان افروز. رجوع به جان افروز شود : دُرّبار و مشکریز و نوش طبع و... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود