جانی . (اِخ ) بخاری . از شعرای فارسی زبان است . مؤلف صبح گلشن آرد: از مستعدان روزگار صاحب عز و وقار و در کابل بدرگاه همایون پادشاه از امرای ذی اعتبار بود. غلام نمک بحرامش او را مسموم ساخت که بتأثیرش در سنه ٔ خمس و ثمانین و تسعمائه (
985 هَ .ق .) جان شیرین باخت . از اوست :
دوش ماه عید بر شکل مصقل آشکار
کز بخار روزه بود آئینه ٔ دل را غبار
آن مه نو بود یا بنمود از ضعف بدن
استخوان پهلو لب تشنگان روزه دار
خویش را در سلک خدام تو میخواهد فلک
زان کمان حلقه آورده ست از بهر گذار
بلکه پیلکت بسته زنگ ویکه پر بر سر زده
میرود از روم تا آرد خبر از زنگبار.
(از صبح گلشن ص 100).