اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جانی

نویسه گردانی: JANY
جانی . (اِخ ) همدانی ، مولانا اسد. از شعرای همدانی است . مترجم مجمعالخواص آرد: از همدان است و جانی تخلص میکند. شخصی بسیار هموار و خلیق است و در همزبانی عاشقی نظیر ندارد. اقسام خط را خوب مینویسد. معمایی است و طبع خوبی هم دارد و این ابیات از اوست :
بسوی میکده هرگز من خراب نرفتم
که همچو شیشه ٔ می در خم شراب نرفتم .
میان اهل محبت نشان من گم باد
که نام مهر بعهد تو بیوفا بردم .
شد ز رسوائی ما شهر پر و طرفه که ما
تهمت آلود صلاحیم بدین رسوائی .
کشیدم پا بدامان چون دوید آوازه ٔ عشقم
نشستم بر زمین روزی که رسوای جهان گشتم .

(از ترجمه ٔ مجمعالخواص ص 273).


وی از شعرای معماگو است و معمای زیر را کتاب فوق بدین عبارت در شرح حال او آورده : این معما هم که به اسم ادهم گفته بد نشده است :
صف کشید از بهر قتل من سپاه درد و غم
دود آهم سرکش است از سینه خواهد زد علم .

(از ترجمه ٔ مجمعالخواص ص 273).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
جانی بیگ گرای اول . [ ب َ گ ِ ی ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) پنجمین خان از خانان قرم (کریمه ) که از 882 تا 883 هَ .ق . حکومت میکرد. (از ترجمه ٔ طبقات ...
جانی بیگ گرای ثانی . [ ب َ گ ِ ی ِ ] (اِخ ) ابن مبارک . از سلسله ٔخانان قرم وی از 1019 تا 1032 م . حکومت میکرد او رابسال 1032 م . به رود سن ...
حاجی بیگ جانی قربانی . ۞ [ ب َ ق ُ ] (اِخ ) از امرا و تربیت یافتگان امیر تیمور بودو چون امیر تیمور اصفهان را فتح کرد حاجی بیگ را درآن شهر ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.