اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جرأت

نویسه گردانی: JRʼT
جرأت . [ ج ُ ءَ ] (اِخ ) سیدجعفر. از شعرای شاه جهان آباد است و او را با شاه گلشن شیخ سعداﷲ کمال اتحاد و انسلاک ، در زمره ٔ سپاه پادشاه محمدشاه داد شجاعت و جرأت میداد. بیت زیر از اوست :
ریختی خون مگر از شهر فرنگ آمده ای
تا دم از صلح زنم بر سر جنگ آمده ای .

(از صبح گلشن ص 100).


و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
جرأت . [ ج ُ ءَ ] (ع مص ، اِ مص ) جرئت دلیری نمودن . (ناظم الاطباء). روی آوردن به چیزی و گستاخی کردن . (از اقرب الموارد). حالتی که انسان ...
جرات . [ ج ِرْ را ] (ع اِ) ج ِ جَرَّة. (یادداشت مؤلف ). رجوع به جرة شود.
جرأت دادن . [ ج ُ ءَ دَ ] (مص مرکب ) دلیر گردانیدن . دل دادن . و رجوع به جرأت شود.
جرأت کردن . [ ج ُ ءَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گستاخی کردن .دلیری نمودن . جسارت ورزیدن . و رجوع به جرأت شود.
جرأت داشتن . [ ج ُ ءَ ت َ ] (مص مرکب ) دلیر بودن . جسارت داشتن . دل دار بودن . و رجوع به جرأت شود.
جرأت لهکنویی . [ ج ُءَ ت ِ ل َ هََ ] (اِخ ) قلندر بخش بن یحیی امان . دیوانی به زبان اردو و همچنین مثنویهایی دارد. رجوع به تذکره ٔ عقد ثریا ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.