جلوه
نویسه گردانی:
JLWH
جلوه . [ج ِل ْ وَ ] (اِخ ) ابوالحسن بن سیدمحمد طباطبایی اصفهانی زواری معروف به میرزای جلوه از اکابر فلاسفه ٔ اسلامی و از نوادگان میرزا رفیعالدین نایینی استاد علامه ٔ مجلسی است . وی در ذی قعده ٔ سال 1238 هَ . ق . در احمدآباد گجرات هند تولد یافت و در اصفهان بتحصیل پرداخت و غالب اوقات خود را در علم معقول مصروف داشت و سرانجام بتهران سفر کرد و در مدرسه ٔ دارالشفا اقامت گزیدو 41 سال در آنجا بتدریس علوم حکمت و فلسفه بخصوص از کتاب های ابن سینا و ملاصدرا پرداخت . ناصرالدین شاه درهمان مدرسه بدیدار وی میرفت . وی در ذیقعده ٔ سال 1314 در همانجا وفات کرد و در قبرستان صدوق بن بابویه دفن شد. او راست : 1 - اثبات الحرکة الجوهریة. این کتاب به سال 1313 در حاشیه ٔ شرح هدایه ٔ ملاصدرا چاپ شده است . 2 - حواشی بر اسفار ملاصدرا. 3 - دیوان اشعار. وی در اشعار خود به جلوه تخلص میکرد. از اشعار اوست :
چون شد که در این غمکده یک همنفسی نیست
از هم نفسان بگذر و از اصل کسی نیست
بازار جهان جمله جزا بین و مکافات
غافل بچه سان گفت که آنجا عسسی نیست
جز رفتن از این مرحله با مژده ٔ رحمت
داناست خدا در دل جلوه هوسی نیست .
وی در تمامی عمر زن نکرد. (اعیان الشیعه ) (ریحانة الادب ج 1 ص 273).
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
جلوه . [ ج ِ وَ / وِ] (از ع ، اِ) رونق و ضیاء و تابش . (ناظم الاطباء).- جلوه داشتن ؛ رونق و تابش داشتن .- جلوه پناه ؛ تابدار و نورانی . (ناظم...
جلوه . [ ج َل ْ وَ ] (اِخ ) از آبهای ضباب است در حمی . (حمی ضریه ). (از معجم البلدان ).
جلوه تخلص فربود شکوهی شاعر معاصر(زایش 1348-درگذشت؟) کشورمان است. وی زاده شهرستان آستانه اشرفیه یکی از مناطق استان گیلان در شمال کشور ایران است. وی از ...
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: نمود (دری) ارزیف arzif (سغدی) افزیس afzis (سغدی: افذیس afżis)***فانکو آدینات 09163657861
جلوه گر. [ ج ِل ْ وَ / وِ گ َ ] (ص مرکب ) هویدا و آشکار و پدید و ظاهر. (ناظم الاطباء).
جلوه گری . [ ج ِل ْوَ / وِ گ َ ] (حامص مرکب ) ظهور. || ناز وکرشمه و دلبری . || تابش . (ناظم الاطباء).
جلوه مست . [ ج ِل ْ وَ / وِ م َ ] (ص مرکب ) مغرور از ناز و کرشمه . (ناظم الاطباء).
جلوه گاه . [ ج ِل ْ وَ / وِ ] (اِ مرکب ) روزگار و جهان . || حجله خانه ٔ عروس که در آنجانقاب را جهت شوی از روی برمیدارد. (ناظم الاطباء).
شفق جلوه . [ ش َ ف َ ج ِل ْ وَ / وِ ] (ص مرکب ) سرخگون . (ناظم الاطباء). که جل__وه ٔ شفق دارد. سرخرنگ : هوا تمام شفق جلوه شد تماشا کن چه کرده ا...
"جلوه شوق" نام کتابی از گزیده غزلیات جلوه (فربود شکوهی) شاعر معاصر (زایش 1348-درگذشت؟) است که در سال 1387 ه.خ از سوی موسسه هنری اردی بهشت به زیور طبع...