اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جمال

نویسه گردانی: JMAL
جمال .[ ج ُم ْ ما ] (ع ص ) خوب صورت نیکوسیرت . (منتهی الارب ).جمیل . (اقرب الموارد). رجوع به جمیل و جُمال شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) عبدالرحمان بن علی مکنی به ابوالفرج و معروف به ابن جوزی . رجوع به ابن جوزی ابوالفرج در همین لغت نامه...
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) عبدالرحمان بن علی اموی قوصی اسنائی از مشاهیر ادبا و شعرا بود. وی به سال 550 هَ . ق . در قصبه ٔ اسناء از ص...
جمال الدین . [ ج َ لُدْدی ] (اِخ ) عبدالرزاق . رجوع به جمال اصفهانی شود.
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) عبدالصمدبن ابراهیم مشهور به قاری الحدیث . رجوع به قاری الحدیث عبدالصمد در همین لغت نامه شود.
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) عبداﷲبن یوسف مکنی به ابومحمد و معروف به ابن هشام . رجوع به ابن هشام جمال الدین ابومحمد در همین لغت نام...
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) عثمان بن عمر مکنی به ابن حاجب . رجوع به ابن حاجب در همین لغت نامه شود.
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) علی بن ظافر. رجوع به ابن ظافر ازدی در همین لغت نامه شود.
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) علی بن یوسف بن ابراهیم مکنی به ابن القفطی . رجوع به ابن القفطی جمال الدین در همین لغت نامه شود.
جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن سلیمان مکنی به ابن نقیب .رجوع به ابن نقیب جمال الدین در همین لغت نامه شود.
جمال الدین . [ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ مکنی به ابن مالک .رجوع به ابن مالک جمال الدین در همین لغت نامه شود.
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۱۵ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.