اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

جنازه

نویسه گردانی: JNAZH
جنازه . [ ج َ / ج ِ زَ / زِ ] (از ع ، اِ) مرده ، و گاه مفتوح شود یا بکسر جیم بمعنی مرده و بفتح جیم بمعنی تخت که مرده را بر وی بردارند یا عکس آن باشد یا بالکسر تخت با مرده و هرکه او را مشایعت کند. ج ، جنائز. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) :
ای دوست بر جنازه ٔ دشمن چو بگذری
شادی مکن که بر تو هم این ماجرا بُوَد.

سعدی .


|| بیمار. (منتهی الارب ). مریض . (اقرب الموارد). || خیگ می . || طَعَن َ فلان فی جنازته ؛ ای مات . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
جنازه . [ ج َ / ج ِ زَ / زِ ] (از ع ، اِ) جسد مرده . مرده . (منتهی الارب ).- جنازه ٔ غریبان ؛ چهار ستاره از هفت اورنگ که دو ستاره مقدم از آن چها...
جسد ـ کالبد بدن بی جان ـ مرده تن بی روح ـ مرده
جنازه کش . [ ج َ / ج ِ زَ / زِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) آنکه جنازه را بردارد. (آنندراج ) : اغیار را جنازه کشی غیر ما نبودما بهر خاطرتو بلاها کشیده ا...
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: هنتاچ مردال hantāc merdāl (اوستایی: hantac و مردال از لکی: merdāli)*** فانکو آدینات 09163657861
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.