جنازه
نویسه گردانی:
JNAZH
جنازه . [ ج َ / ج ِ زَ / زِ ] (از ع ، اِ) جسد مرده . مرده . (منتهی الارب ).
- جنازه ٔ غریبان ؛ چهار ستاره از هفت اورنگ که دو ستاره مقدم از آن چهار فرقدان نام دارند. (یادداشت مؤلف ). || تابوت حاوی جسد مرده . تختی که میت را بر آن حمل کنند. (قاموس کتاب مقدس ) (منتهی الارب ). ج ، جنایز.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
جنازه . [ ج َ / ج ِ زَ / زِ ] (از ع ، اِ) مرده ، و گاه مفتوح شود یا بکسر جیم بمعنی مرده و بفتح جیم بمعنی تخت که مرده را بر وی بردارند یا ع...
جسد ـ کالبد
بدن بی جان ـ مرده
تن بی روح ـ مرده
جنازه کش . [ ج َ / ج ِ زَ / زِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) آنکه جنازه را بردارد. (آنندراج ) : اغیار را جنازه کشی غیر ما نبودما بهر خاطرتو بلاها کشیده ا...
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: هنتاچ مردال hantāc merdāl (اوستایی: hantac و مردال از لکی: merdāli)*** فانکو آدینات 09163657861