جندل
نویسه گردانی:
JNDL
جندل . [ ج َ دَ / دِ ] (ع اِ) سنگ که برداشتن توانند. (منتهی الارب ). سنگ بزرگ . (غیاث اللغات از شرح نصاب و لطائف ).
- دومةالجندل ؛ موضعی است . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
جندل . [ ج ُ ن َ دِ ] (ع ص ) جای سنگناک . (منتهی الارب ). زمین سنگلاخ . (مهذب الاسماء).
جندل . [ ج َ دَ ] (اِخ ) نام یکی از نزدیکان فریدون بوده و فریدون او را به خواستگاری دختر پادشاه یمن فرستاده بود. (برهان ). نام یکی از نزد...