جنگل . [ ج َ گ َ ] (اِ) زمین وسیعی پر از درختهای انبوه . جای پر درخت و بیشه و وسعت زیادی از زمین مشجر. (ناظم الاطباء). اجتماع درختهای زیاد در یک محل بطوری که بپوشانند زمین را و زمینی که پوشیده شده باشد از درخت و نی و علف . (ناظم الاطباء). در جنگل معمولاً درختان کوچک و بزرگ و تنومند بطور نامنظم و همچنین علفهای خودرو فراوانند. (فرهنگ فارسی معین )
: زاهد چه کنده ای ته دوزخ که مانده خشک
چوبی ز جنگل طبرستان آتش است .
زکی ندیم (از آنندراج ).
-
جنگل مصنوعی ؛ جنگلی که درختانش را اشخاص بمنظور خاصی کاشته باشند. (فرهنگ فارسی معین ).
جنگلهای ایران را میتوان بدو قسمت تقسیم کرد:
1 - جنگلهای انبوه دست نخورده .
2 - جنگلهایی که در معرض دستبرد اهالی مجاورو ایلات و گله داران قرار دارد و کم کم از بین رفته یادر شرف از بین رفتن است . قسمت اول در سواحل جنوبی بحر خزر قرار دارد و در کوههای لرستان نیز جنگلهای انبوه نیز یافت میشود. قسمت دوم در خراسان و کردستان وکرمانشاهان و لرستان و اردستان و اصفهان و پارس و کوههای بختیاری و کرمان و آذربایجان قرار دارد. انواع درختها از قبیل اِسْبِر، توسه ، امرود، پَلَت ، توکوکو، کوچی ، ارنا، آلو، سیب ، انجیر در جنگلهای ایران یافت میشود. (جغرافیای اقتصادی کیهان ص
7 ببعد).
-
جنگل مولی ̍ ؛ جایی پرهیاهو وبی نظم و ترتیب : دنیا جنگل مولاست .