اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چپق

نویسه گردانی: CPQ
چپق . [ چ ُ پ ُ] (ترکی ، اِ) ۞ یک نوع حقه ای که در آن توتون ریخته و لوله ای بآن وصل نموده و بر روی توتون آتش گذاشته جهت گرفتن دود بکشند. (ناظم الاطباء). آلتی است برای کشیدن دود، دارای دسته ای که میانش سوراخ است و وصل به سر چپق ، که عموماً ظرف گلی پخته است ، میشود و یک طرف آن ظرف متصل به دسته و درطرف دیگر توتون ریخته آتش میدهند تا بتدریج سوزد و دود دهد. (فرهنگ نظام ). سبیل گونه ای دارای سر و چوب که توتون در آن کرده ، مثل سیگار و قلیان کشند. آلتی چون پیپ و سبیل مخصوص کشیدن توتون . نوعی پیپ . قسمی سبیل . آلت کشیدن نوعی توتون که بیشتر روستائیان و عوام الناس بدان وسیله تدخین کنند. || لغتی آذری مصحف چوبک فارسی (مصغر چوب )؛ بمعنی چوب تر نازک . ترکه . شاخه ٔ راست و جوان و تر. چوب . چوبک . چوب خرد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
چُپُق وسیله‌ای برای استعمال دود حاصل از تنباکو است. چپق تلفظی ترکی از واژه «چوبک» فارسی است.[۱] چوبک فارسی مصغر چوب و بمعنی چوب تر نازک، تَرکه و شاخهٔ...
چپق کش . [ چ ُ پ ُ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) چپق کشنده . آنکه به کشیدن چپق معتاد است . چپقی . کسی که چپق میکشد یا به کشیدن چپق عادت دارد. پیپ...
چپق لو. [چ ُ پ ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بروانان بخش ترکمان شهرستان میانه که در 14هزارگزی جنوب خاوری ترکمان و 3هزارگزی شوسه ٔ میانه ...
قره چپق . [ ق َ رَ چ ُ پ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان بناجو از بخش بناب شهرستان مراغه واقع در 5 هزارگزی جنوب باختری بناب و 3500گزی باختر راه ا...
چپق کشیدن . [چ ُ پ ُ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) چپق دود کردن . پیپ کشیدن . سبیل کشیدن . رجوع به چپق و چپق کش و چپقی شود.
اصطلاحی است به معنی به حساب کسی رسیدگی کردن، برخورد فیزیکی کردن، گلاویز شدن
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.