اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چرخ

نویسه گردانی: CRḴ
چرخ . [ چ َ ] (اِ) ۞ نام پرنده ای است شکاری و به این معنی با غین نقطه دار هم آمده است . (برهان ). نام پرنده ای شکاری است ؛ و صحیح به غین معجمه باشد. (آنندراج ). باز سپید. (ناظم الاطباء). مرغ شکاری . چرغ ، که معرب آن «صَقْر» است . رجوع به چرغ و صَقْر شود :
سوی دشت نخجیر با یوز و باز
همان چرخ و شاهین گردنفراز.

فردوسی .


پس اندر دوان هفتصد بازدار
چه با باشه و چرخ و شاهین کار.

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۷۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
بطاق چرخ رساندن . [ ب ِ ق ِ چ َ رَ / رِ دَ ] (مص مرکب ) مبالغه در رفعت و بلندی است . (آنندراج ) : بطبع قافیه سنجان که در معارج نظم بطاق چرخ ...
چوب لای چرخ گذاشتن؛ میان پره های گردونه قطعه چوبی قرار دادن تا از حرکت آن جلوگیری کند. - || مجازاً، سنگ پیش پاانداختن . ایجاد مانع کردن، در مقابل پیشر...
چرخ بخار ماشین بخار دستگاه بخار دیگ بخار موتور بخار موتور بخار یک موتور حرارتی است که کار مکانیکی را با استفاده از بخار به عنوان سیال کار خود انجام می...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.