اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

چو

نویسه گردانی: CW
چو. (اِ) مخفف چوب است . رجوع به چوب شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
چو انداختن . [ چ َ / چُو اَ ت َ ] (مص مرکب ) چو افکندن . هو انداختن . آوازه درانداختن . شهرت دادن . اشتهار دادن و بیشتر بدروغ یا بگزاف . منتشر کر...
شایع کردن. شایع کردن چیزی در میان جمعی. شایعه ساختن
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
yekta
۱۳۹۹/۱۲/۲۵
0
1

من معنی چو را در شعر ها می خواستم نبود😱😱😡😡🥺🥺😖😖😞😞😣😣😫😫😫😫😫😫😫😫😫😫


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.