گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حرف نویسه گردانی: ḤRF حرف . [ ح ِ رَ ] (ع اِ) ج ِ حِرْفة. پیشه ها. صناعتها : همچنین علم و هنرها و حِرَف چون ندید افزون از آنها در شرف .مولوی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۱۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه واژه معنی حرف جهری حرف جهری . [ ح َ ف ِ ج َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به حرف مجهور شود. حرف چرند حرف چرند. [ ح َ ف ِ چ َ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرف پوچ . حرف بی معنی . چرند و پرند. رجوع به چرند شود. حرف اضافه (در دستور زبان) این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: واج اسپو vâjéspu (واج + اسپو: اضافه؛ از اوستایی: spu)**** فانکو آدینات 09163657861. حرف تعریف این دو واژه اربی می باشند و پارسی جایگزین، اینهاست: واک آتْمان vãk-ãtmãn (واک= حرف + آتْمان ãtmãn= معرفی از س: آتمانَند ãtmãnand) واک شناسا vãk-ŝenã... کوتاه حرف کوتاه حرف . [ ح َ ] (ص مرکب ) کوتاه زبان . (فرهنگ فارسی معین ) : چه بیجاست در قصه ٔ اهل رازز کوتاه حرفان زبان دراز.ظهوری (از آنندراج ). حرف اضافه این دو واژه اربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: واکپو vâkpu، واک: حرف+ پو (سغدی): اضافه حرف مطبق حرف مطبق . [ ح َ ف ِ م ُ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در مقابل حرف منفتح . و آنها چهار حرفند: ص . ض . ط. ظ. که هنگام تلفظ آنها حنک (کام ) زبان... حرف معجم حرف معجم . [ ح َ ف ِ م ُ ج َ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حرف نقطه دار. در مقابل حرف مهمل بی نقطه : ب پ ت ث ج چ خ ذ ز ژ ش ض ظ غ ف ق ن ی... حرف مغرس حرف مغرس . [ ح َ ف ِ م َ رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حرف منبت . شمس قیس گوید: زاء و الف و راء است که در اواخر نباتها معنی اختصاص موضع دهد بد... حرف مفرد حرف مفرد. [ ح َ ف ِ م ُ رَ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به حروف مفرده شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۲۲ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود