اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسن

نویسه گردانی: ḤSN
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن ابوبکر حلبی محدث بود و در 705 هَ . ق . درگذشت . (دررالکامنة ج 2 ص 17).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۷۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۸ ثانیه
حسن ورنوسفادرانی . [ ح َ س َ ن ِ وَ ] (اِخ ) ابن محمدکاظم اصفهانی . او راست : تفسیری که بنام مؤلف معروف است . (ذریعه ج 4 ص 320).
فردوسیه حسن زاده . [ ف ِ دَ / دُو سی ی َ / ی ِ ح َ س َ دَ / دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ خاوری شهرستان رفسنجان ، واقع در 15هزارگزی شما...
حسن آباد مجدالدوله . [ح َ س َ دِ م َ دُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان اکراد و ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران در 56 هزارگزی باختر کرج و...
تازه کند حسن خانلو. [ زَ ک َ دِ ح َ س َ ](اِخ ) دهی جزء دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل است که در 50هزارگزی شمال بیله سوار، در مسیر شوسه...
حسن اعتمادالسلطنه . [ ح َ س َ ن ِ اِ ت ِ دُس ْ س َ طَ ن َ ] (اِخ ) رجوع به اعتمادالسلطنه شود.
ابوعلی حسن بن احمد بن عبدالغفار بن محمد بن سلیمان بن آبان نحوی فارسی که به اختصار ابن درستویه خوانده می‌شود، از علمای بزرگ نحو و از معاصرین و مصاحبین ...
حسن رئیس المجاهدین . [ح َ س َ ن ِ رَ سُل ْ م ُ هَِ ] (اِخ ) (میرزا...) پسر شیخ الاسلام قزوینی . یکی از سران مجاهدین مشروطه خواه است که در قزوی...
حسن امی سنان زاده . [ح َ س َ ن ِ اُم ْ م س َ دَ ] (اِخ ) قسطنطنی خلوتی درگذشته ٔ 1082 هَ . ق . او راست : دیوان شعر ترکی و دو کتاب دیگر که در ه...
سیّد حسن قاضی‌زادهٔ هاشمی (زادهٔ ۱ فروردین ۱۳۳۸[۱]) چشم‌پزشک، استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و سیاستمدار ایرانی است که از سال ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ به‌عنوان وز...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.