حسن
نویسه گردانی:
ḤSN
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی بکر سکاکینی . پدرش فاضل و شیعی بی غلو بود و خودش در رفض غلو کردو قاضی شرف الدین او را به جرم سب شیخین تکفیر کرد وبه حکم این قاضی در سوق الخیل گردن حسن را زدند (11 جمادی اول سال 744 هَ . ق .). (دررالکامنة ج 2 ص 34).
واژه های همانند
۱,۷۲۲ مورد، زمان جستجو: ۳.۵۴ ثانیه
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) ده مرکز دهستان حسن آباد بخش حومه ٔ شهرستان سنندج است . واقع در 8هزارگزی جنوب سنندج و 5 کیلومتری باختر راه شوسه ٔ...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاردولی بخش اسدآباد شهرستان همدان در 20 کیلومتری شمال باختر قصبه ٔ اسدآباد شش هزارگزی شمال ...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیرتاج شهرستان بیجار در شش هزارگزی خاور بیجار و دوهزارگزی شمال خاوری شوسه ٔ بیجار- همدان . تپه...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سردرود بخش رزن شهرستان همدان در 20هزارگزی شمال باختری قصبه ٔ رزن . بین سلطان آباد و کلکبود. ...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دینور بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاهان در 32هزارگزی شمال باختری صحنه و نه هزارگزی باختر شوسه ٔ ...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خدابنده لو بخش قروه ٔ شهرستان سنندج در 15هزارگزی شمال خاور گل تپه و چهارهزارگزی چاله کند و دوه...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ییلاق بخش قروه شهرستان سنندج در 35هزارگزی باختر قروه و کنار شوسه ٔقروه به سنندج . جلگه و س...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ولدبیگی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان در 24هزارگزی خاور نهرآب و 2هزارگزی شمال راه فرعی سنجا...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان در 14هزاروپانصدگزی خاور مرزبانی و کنار راه عمومی کرم بست...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از کلیائی بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان در 13هزارگزی شمال سنقر و 2 کیلومتری باختر راه فرعی سنقر ...