حسن
نویسه گردانی:
ḤSN
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی بکر سکاکینی . پدرش فاضل و شیعی بی غلو بود و خودش در رفض غلو کردو قاضی شرف الدین او را به جرم سب شیخین تکفیر کرد وبه حکم این قاضی در سوق الخیل گردن حسن را زدند (11 جمادی اول سال 744 هَ . ق .). (دررالکامنة ج 2 ص 34).
واژه های همانند
۱,۷۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۰ ثانیه
حسن آباد. [ ح َ س َ ](اِخ ) ده کوچکی است از بخش ماهان شهرستان کرمان در هفت هزارگزی جنوب ماهان . هفت هزارگزی شوسه ٔ کرمان - بم . با 15 تن ...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان سعیدآبادبخش مرکزی شهرستان سیرجان در هفت هزارگزی جنوب سعیدآباد و دو هزارگزی جنوب راه م...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان گاوکان بخش جبال بارز شهرستان جیرفت در 100 هزارگزی جنوب خاوری مسکون و سی هزارگزی شمال ...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان مرغک بخش راین شهرستان بم . در 66 هزارگزی خاوری شوسه ٔ جیرفت - بم با 2 خانوار سکنه . (از...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهرنو پائین ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد در 80هزارگزی شمال باختر طیبات . دامنه و معتدل...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند در 55هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. دامنه و معتدل است . 377 ت...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاریزنو بالام بخش تربت جام شهرستان مشهد در 40 هزارگزی شمال باختری تربت جام و 5 هزارگزی خاور...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان جام بخش تربت جام شهرستان مشهد در 3هزارگزی خاورتربت جام و 3هزارگزی جنوب شوسه ٔ عمومی چش...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند در 44هزارگزی جنوب خوسف و 7هزارگزی خاور قیس آباد. جلگه و گرم...
حسن آباد. [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین جام بخش تربت جام شهرستان مشهد در 25هزارگزی جنوب خاوری تربت جام و 7هزارگزی جنوب مالرو...