اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حسن

نویسه گردانی: ḤSN
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲ دمشقی . رجوع به حسن طیبی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱,۷۲۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۷ ثانیه
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن حسن طوسی . وی پسر شیخ الطائفه ٔ طوسی صاحب تهذیب و استبصار میباشد. و کنیت او ابوعلی و تا 515 هَ . ق . زند...
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن حسین بن حسن مصری خلیلی . محدث است و در محرم 720 هَ . ق . درگذشته . (دررالکامنة ج 2 ص 35).
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن حسین قمی اعرج . رجوع به حسن نیشابوری و نظام اعرج شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن سلیمان بن حمزه . در 710 هَ . ق . متولد شد و در 770 هَ. ق . درگذشت . محدث است . (دررالکامنة ج 2 صص 35-36).
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن سماعةبن مهران کوفی . شیعی واقفی مذهب ، درگذشته ٔ 263 هَ . ق . او راست : کتاب «البشارات »، «الحیض »، «الدلائل...
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن شرفشاه . رجوع به حسن استرآبادی شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن صالح بن محمدبن محمد. خوش خط بود و از یونس دبوسی در قاهره علم آموخت و در 772 هَ . ق . درگذشت .او راست : معج...
حسن . [ ح َ س َ ](اِخ ) ابن محمدبن صباح . رجوع به حسن زعفرانی شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالرحمان . رجوع به حسن عکبری شود.
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدالرحمان بن علی اربلی . متولد در 658 هَ . ق . شاگرد ابن عبدالدائم بود، و برزالی و ابن سیدالناس و ابن ر...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.