حصار
نویسه گردانی:
ḤṢAR
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان قوشخانه ٔ بخش باجیگران شهرستان قوچان . واقع در هفتادهزارگزی شمال باختری باجگیران ، سر راه مالروعمومی اوغاز به اوزمان . ناحیه ای است کوهستانی سردسیر. دارای 180 تن سکنه میباشد. کردی زبانند. از چشمه ورودخانه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات ، میوه جات . اهالی به کشاورزی ، قالیچه ، جوال ، گلیم بافی گذران میکنند. راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
واژه های همانند
۱۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) محلی کنار راه همدان بکرمانشاه ، میان همدان و چشمه ٔ قصبان در389000گزی تهران .
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان حاجیلو بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان واقع درشانزده هزارگزی باختر قصبه ٔ کبودرآهنگ ، هشت هزارگزی سردارآباد...
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاه . واقع در هیجده هزارگزی شمال باختری کنگاور دامنه ٔ امراله . ناحیه ای...
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرغا بخش ایذه ٔ شهرستان اهواز. واقع در 46هزارگزی جنوب باختری ایذه . ناحیه ای است کوهستانی . معتدل . دا...
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لیراوی بخش دیلم شهرستان بوشهر. واقع در 24هزارگزی جنوب دیلم ، کنار راه عمومی گناوه به دیلم در ساحل ...
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ابرج بخش اردکان شهرستان شیراز. واقع در 84هزارگزی خاور اردکان و 6هزارگزی راه فرعی پل خان به خازمن ...
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان انگهران بخش کهنوج شهرستان جیرفت . واقع در 25هزارگزی جنوب کهنوج و پانزده هزارگزی خاور راه مالر...
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش جاسک شهرستان بندرعباس . واقع در 47هزارگزی شمال خاوری جاسک و هفت هزارگزی شمال راه ...
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اسحاق آباد بخش قدمگاه شهرستان نیشابور. واقع در دوازده هزارگزی خاور قدمگاه و 5هزارگزی شمالی جاده شوسه...
حصار. [ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مازل بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. واقع در هفت هزارگزی شمال نیشابور. ناحیه ای است کوهستانی . معتدل . دا...