اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حفت

نویسه گردانی: ḤFT
حفت . [ ح َ ] (ع مص ) هلاک کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || کوفت کردن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کوبیدن چیزی را. (منتهی الارب )(اقرب الموارد) (آنندراج ). || نازک کردن گردن چیزی : حفته حفتاً؛ دق ّ عنقه . (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
اقالیم سبعه ؛ هفت کشور و آن هفت حصه از ربع مسکون است . قدما زمین را به هفت بخش کرده و هر یک را اقلیمی خوانده و هر اقلیمی منسوب به ستاره ای است . هند ب...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.