اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

حمله

نویسه گردانی: ḤMLH
حمله . [ ح َ م َ ل َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ حامل : حملةالعرش ؛ بردارندگان عرش . (مهذب الاسماء). حمله ٔ قرآن : اشراف امتی حملة القرآن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
از این سه واژه، یکی (همه) پارسی و آن دو عربی است؛ و پارسی چایگزین برای هر سه این است: هَندوََر handvar که واژه ای اوستایی می باشد
منوی اصلی • • • • • • • • جستجو • ایجاد حساب • ورود ابزارهای شخصی • • [پنهان‌سازی] تغییر وضعیت فهرست محتویات • • • • • • • • • • • • • • • • حمله اعرا...
همله . [ هَِ ل َ ] (اِخ ) قریه ای است به چهارفرسنگی میان جنوب و مغرب منامه . (فارسنامه ٔ ناصری ). در بحرین است .
حملة. [ ح َ ل َ ] (ع اِ) آهنگ بر دشمن در جنگ . (منتهی الارب ). صولت : بهر حمله ای قارن رزم سازبیفکند صد گرد گردن فراز.فردوسی .بیک حمله از جای...
حملة. [ ح ِم ْ / ح ُ ل َ ] (ع مص ) نقل کردن و رفتن از جایی بجایی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
علی محمد عالیقدر
۱۳۸۹/۱۲/۱۷ Iran
0
0

حمله ور شدن یعنی بی محابا به کسی یا چیزی تاختن. چشم بسته خود را به دل خطر زدن. بدون برنامه یا نقشه تاختن.

علی محمد عالیقدر
۱۳۸۹/۱۲/۱۸ Iran
0
0

اصطلاحی نظامی ورزشی است و به حمله ای گفته می شود که نیروی دفاع کننده پس از دفع حمله ی دشمن یا رقیب، با گردآوری نیرو و تدارکات موجود برای بهره برداری از فرصت پیش آمده، یعنی آماده نبودن دشمن یا رقیب برای دفاع، بی درنگ به دشمن یا رقیب حمله می کند تا آنچه را دشمن از او گرفته پس گیرد یا جایی را از دشمن اشغال نماید یا به رقیب گل بزند. بنابراین، حمله ای که چند روز یا بیش تر پس از حمله ی دشمن انجام شود، پاتک یا ضد حمله نخواهد بود.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.