خاتر
نویسه گردانی:
ḴATR
خاتر. [ ت ِ ] (ع ص ) غدرکننده و فریبنده . (از منتهی الارب ) (آنندراج ).
واژه های همانند
۵۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
خاطر جمع داشتن . [ طِ ج َ ت َ ] (مص مرکب ) خیال راحت داشتن : در عالم صورت تو میروی اما در حقیقت من میروم . خاطر جمع دار. (انیس الطالبین ص ...
خاطر نگاه داشتن . [ طِ ن ِ ت َ] (مص مرکب ) مواظبت کردن . مراعات کردن : شکر خدا که خاطر ما را نگاه داشت .محمداشرف (از آنندراج ).
گرد بر خاطر دیدن . [ گ َ ب َ طِ دی دَ ] (مص مرکب ) گرد بر خاطر نشستن . غمگین شدن . اندوهناک شدن : دوم چون مرکبت را پی بریدندوز آن بر خاطرت ...
پای خاطر بسنگ درآمدن . [ ی ِطِ ب ِ س َ دَ م َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از آن است که دل در جائی میلی بهم رسانیده باشد. (تتمه ٔ برهان ).