اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

خار شدن

نویسه گردانی: ḴAR ŠDN
خار شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خار شدن زلف یا گیسو. بشدن ژولیدگی آن با شانه کردن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
خوار شدن . [ خوا / خا ش ُ دَ ] (مص مرکب ) بدبخت شدن . (یادداشت بخط مؤلف ). || ذلیل و بی ارج و ناچیز شدن : بی اندازه زیشان گرفتار شدسترگی و ...
خار در تن شدن . [ دَ ت َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خار به تن انسان فرورفتن . خار در تن انسان نشستن . شوک . (دهار).
خوار شمرده شدن . [ خوا / خا ش ِ / ش ُ م َ / م ُ دَ / دِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ناچیز شمرده شدن . بچیز گرفته نشدن . پست بحساب آمدن . (یادداشت بخط م...
خار در پای شدن . [ دَ ش ُ دَ ] (مص مرکب م ) خار و تیغ در پای انسان شدن . شاکه . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ).
خار در پیراهن شدن . [ دَ هََ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ایذاء رساندن . (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ) : گل اندامی که در پیراهن من خار میریزد. صائب ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.